با توجه به محدودیت هایی که جامعه ایرانی برای خانم ها متصورِ و شرایط بحرانی که نور امید کمرنگ شده، تصمیم گرفتم زندگی نامه اپرا وینفری که ازش یاد گرفتم را با شما هم به اشتراک بگذارم.
تصور کنید یه دختربچه سیاه پوست به دنیا می آمدید که مجبور بودین با مادربزرگ بداخلاقتون زندگی کنین که دائم شما را کتک میزنه و تحقیر میکنه.
فکر کنید در سالهایی به دنیا اومده بودید که نژاد پرستی و تنفر از سیاهان در اوجِ خودش بود. و شما یک سیاه پوست آفریقایی-آمریکایی در دلِ اون سالهای آمریکا بودید.
تصور کنید پدرتون یه ارتشی بازنشسته آمریکاییِ که جز اصول خشک و سرد نظامی چیزی از زندگی نمیدونست. خودش میگه میزانِ فقرِ اونها در حدی بود که به جای لباس جورابهای بزرگ می پوشید که شبیه سوسک میشد.
این ها را بگذارید کنار اینکه از نه سالگی مورد آزار و اذیتِ جنسی پسرانِ خانواده قرار میگیرید و در 14 سالگی فرزندی که حاصل تجاوز خیابانی هست را به دنیا می آورید، اونم تازه مرده.
الآن حدود 50 سال از اون سالها گذشته چه بلایی سرتون اومده؟ چه آینده ای را برای خود تصور می کردید؟
این تنها بخشی از سرگذشت قدرتمندترین، با نفوذترین، ثروتمندترین زنِ سیاه پوستِ جهانِ، تنها میلیاردر سیاه پوست جهان، محبوبترین مجری تلویزیونی و صاحبِ بزرگترین خیریه دنیاست.
اپرا وینفری کسیه که با چنین گذشته ای تونسته قلب میلیون ها انسان را در سراسر جهان را از آن خود کند و اینقدر نفوذ داشته باشه که حتی بتونه سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را رقم بزنه و زندگینامه اش به اسم خودش در دانشگاه ایلینوی تدریس میشه.
در ادامه نگاهی داشته باشیم به اینکه این دختر بچه سیاه پوست چطوری تونست سرنوشتی درخشان برای خود و دیگران رقم بزنه؟؟
تجاوزها و تمام سالهای سخت کودکی از اون انسانی متفاوت ساخت و با خود عهد کرد که زندگی اش را برای همیشه تغییر دهد. او به تحصیلاتش ادامه داد و در اولین و مهمترین گامش برای تغییر تصمیم گرفت هفته ای یک کتاب بخونه.
کتاب خووندن چطوری مسیر زندگیِ اپرا را تغییر داد؟
شاید کمی به نظرتون عجیب یا چرت برسه، اما مهمترین عامل در تغییر زندگیِ اپرا، علاقه اش به کتاب خوندن بود. در واقع کاری که کرد این بود که برای هر کتابی که می خواند مطلبی می نوشت که همین باعث شد به عنوان مجری رادیو پاش به رسانه های جمعی باز بشه
هنگامی که به دبیرستان نشویل فرستاده شد، در عرصه های مختلفی درخشید و به دلیل مطالعه زیاد سخنوری با استعداد و هنرپیشه ای قابل شده بود. وقتی لیاقت خود را در برنامه های کوچک رادیویی نشون داد، در 19 سالگی نخستین زن سیاه پوستی بود که مجری خبری شد. زیبا نیستتت؟؟
در ابتدا بعضی چیزها فاجعه بود، علیرغم همه تلاشهایش در روزنامه نگاری، در این حرفه چندان درخشان نبود، و مجبور شد این کار را کنار بگذارد. او دچار شکستی نسبی شد و سپس از واحد خبر به یه رده پایین تر و واحد برنامه صبحگاهی استخدام شد و در واقع این تغییر موهبتی را برای تمام عمر وی به همراه داشت، به طوری که او بعدها گفت که همیشه دوست داره این داستان را برای مردم تعریف کنه.
پس از موفقیت های پیاپی وی و جوایز مختلفی که دریافت کرد از جمله جایزه گلدن گلوب، جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن و…. او نماد کامل یک آفریقایی-آمریکایی موفق را به جهانیان معرفی کرد.
موضوعی که اپرا را از دیگران متمایز میکرد، توانایی او در برداشتن موانع احساسی میهمانان بود و آنان بدون توجه به دوربین ها به راحتی از خصوصی ترین موضوعات خود سخن میگفتند. در واقع دلیل این همه موفقیت نه تنها ناشی از هوشِ و استعداد سرشارِ وی و هوش اجتماعی بالاییِ که داره، به طوری که او می تواند با انرژی و کلام ِخود سخت ترین افراد را متقاعد کند تا راجع به چیزهایی که نمی خواهند، صحبت کنند. توانایی همدردی خارق العاده و دانشش از ذاتِ انسان به او کمک کرده تا به این موفقیت بزرگ دست یابد. شفاف بودن اپرا وینفری در زندگی شخصی و روحیاتِ او در مورد زندگی دشوار گذشته اش همواره به وی کمک کرده است که میهمان نوعی احساسِ نزدیکی و همدردی خاص با او بکند، چرا که هیچ موضوع پنهان کردنی ندارد.
استعداد تجاری اپرا وینفری نیز همچون هوش اجتماعی اش قویِ. او با درکِ این موضوع که شهرتش، قدرت فراوانی برای او به ارمغان آورده است، تصمیم گرفت مدیریت عامل یک شرکت را به عهده بگیره و محصولاتش رو با درآمد کلانی به فروش برسونه.
در سال 1986، محصولات Harpo را به بازار عرضه کرد و همچنان به اجرای برنامه هایش ادامه داد. وقتی به دلیل تجارتش سود زیادی توانست ایجاد کند، از آنجا که تجربه لازم در نگهداری سرمایه نداشت، برای خود یه وکیل انتخاب کرد و گفت: هرکسی در زندگی به کسی احتیاج دارد که به او بگوید بله، وکیل باهوش او، جف جاکوبز هنوز در کنارِ اوست و مدیریت هارپو را برعهده دارد.
کلوپ کتابِ او بسیار معروفه و او توانسته میلیون ها نفر را از سراسر جهان به کتاب خوندن تشویق کنه. و هچنین تاثیر او بر فروش کتاب بی نظیره.
یکی از بزرگترین لحظات تلویزیونی اپرا وینفری به یکی از پربیننده ترین برنامه های تلویزیونی امریکا بدل شد وقتی بود که مایکل جکسون به ندرت مصاحبه ای را قبول میکرد، دعوت اپرا وینفری را سال 1993 پذیرفت، و این اتفاق که برنامه اش پر بیننده ترین برنامه تلویزیون امریکاست، را رقم زد.
او در سال 2004، در اقدامی ناباورانه، به همه کسانی که در برنامه نمایش او بودند یک خودرو هدیه داد و در سال 2005، در یکی از برنامه های به یادماندنی با حضور تام کروز، پس از اجرای یک رقص در نهایت به علاقه اش به کیت هولمز اعتراف کرد.
مهمه که بدونید، او یکی از فعال ترین افراد و رهبران مبارزه با تبعیض نژادی در جنوب آمریکاست. اپرا همچنین کانونی برای حمایت از کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار میگیرند تاسیس کرده و برنامه ای ترتیب داده تا فهرست جامعه ای از آمار و اذیت کودکان تهیه کند.
زیربنای همه این کامیابی ها برای اپرا وینفری را میتوان: